دادخواست: نقطه آغاز رسیدگی در دادگاههای حقوقی (مدنی) ماده ۴۸
معانی دادخواست
عام: اصل دادخواهی، مراجعه به دادگاه برای دادخواهی
خاص: برگ و فرم چاپی خاص با ستونهایی که باید پر شود
تقدیم دادخواست برای دادگاه نسبت به رسیدگی ایجاد تکلیف میکند البته در حدود دادخواست بنابراین رسیدگی کمتر یا بیشتر از حدود دادخواست جرم انتظامی میباشد
تاریخ ارائه دادخواست تاریخ آغاز دعوا است
ماده ۴۸ آدم: هیچ مرجعی حق چاپ اوراق دادخواست را ندارد. اداره تشکیلات قوه قضاییه این اوراق را در قالب خاص طراحی و ارائه میکند
پس از تکمیل فرم دادخواست، فرم به یک سند رسمی تبدیل میشود و اقدام به امهاء آن جرم محسوب میشود
غیر از واژه دادخواست، از واژه درخواست یا تقاضا نیز استفاده میشود
در تقاضا (درخواست) مدعی چیزی را میخواهد که صرفاً صدور یک دستور است مثلاً شخص به دادگاه مراجعه کرده و توقیف اموال یا تأمین خواسته را تقاضا میکند قراری که دادگاه در این حالت صادر میکند حکم و دستور نیست بلکه صرفاً یک قرار است این درخواست باید در همین فرم دادخواست ارائه شود اگر درخواست رسیدگی در وقت فوقالعاده و امثال آن باشد یعنی حالاتی که نتیجه حکم است نه قرار اگرچه این حکم متعاقب درخواست است اما باید در قالب دادخواست ارائه شود مانند دستور موقت ماده ۱۰۸ و تأمین خواسته ماده ۳۲۳
شرایط دادخواست
شرایطی که ضمانت اجرای صریح ندارد (شرایط اساسی)
شرایطی که ضمانت اجرای آنها رد فوری دادخواست است
شرایطی که ضمانت اجرای آنها رد پس از اخطار رفع نقص میباشد
رد فوری: دفتر ظرف دو روز در مواردی که نیاز به اخطار رفع نقص است اخطار صادر میکند
شرایطی که ضمانت اجرای صحیح ندارد:
اگر دادخواست در فرم مخصوص چاپی نباشد
حتماً باید به زبان فارسی ارائه شود
امضا شدن ذیل دادخواست
این موارد را قانونگذار جزء شرایط اساسی دانسته و ضرورتی برای ذکر ضمانت اجرای آن احساس نکرده است. در رویه قضایی چنین دادخواستهای پذیرفته نمیشود یعنی اصلاً در سیستم ثبت نمیشود که به مرحله صدور قرار برسد ماده ۵۱ آدم و بند ۷ آن
4. تاریخ داشتن دادخواست که اغلب توسط دفتر پر میشود
شرایطی که ضمانت اجرای آنها رد فوری دادخواست است
عدم ذکر نام خواهان
اقامتگاه و مشخصات آن
در این حالت پرونده بایگانی میشود مگر اینکه خواهان ظرف دو روز این نواقص را برطرف کند البته در حال حاضر شوند دادخواست از سوی دفتر خدمات الکترونیک انجام میشود این موارد به صفر میرسد
شرایطی که ضمانت اجرای آن رد پس از اخطار رفع نقص است
- هویت و مشخصات خوانده
- تعیین خواسته و ارزش آن
- بیان ادله و دلایل اثبات دعوا
(صرف عدم بیان دلیل باعث رد دعوا نیست ممکن است ادله خاصی وجود نداشته باشد ولی اصل واقعه محرز باشد مثل دعوای تصرف و کتک خوردن در شب که به نیروی انتظامی دستور جمعآوری دلایل ارسال میشود)
نکته: برخی مواردی که نیاز به اخطار رفع نقص دارد ستون خاصی در فرم دادخواست برای آنها پیشبینی نشده است مانند موارد زیر
- مواردی که خواهان به واسطه آن خود راضی حق میداند مثل مطالبه نفقه که سبب آن زوجیت است اما در فرم دادخواست ذکر نشده
اغلب این موارد شکلی نیست بلکه ماهوی است لذا دفتر این کار را نمیتواند تشخیص دهد لذا بر عهده دادگاه است نه دفتر بند ۴ ماده ۵۱
- ذکر موارد درخواست: مواردی که خواسته اصلی دعوا نیست مثلاً درخواست هزینههای دادرسی و هزینههای کارشناسی و همسالان بند ۵ ماده ۵۱
نکته مهم بین بند ۳ و بند ۵ ماده ۵۱ تفاوت وجود دارد خواسته یعنی خواسته اصلی اما در خاصیت هزینهها و درخواستهای جانبی مثل هزینه تمبر و...
ضمن اینکه مورد بند ۵ در ستونهای دادخواست چاپی وجود ندارد
ماده؟ دو راه برای جبران خسارتهای غیر اصلی معرفی کرده است
- در ضمن دادخواست و اثنای دادرسی تا پایان جلسه اول دادرسی
- در دادخواست جداگانه و به صورت مستقل
یکی از دعاوی شایع در دادگاههای مدنی هزینههای دادرسی میباشد
دفتر دادگاه مکلف است وجود شرایط ماده ۵۱ را کنترل کند
از زمان اخطار رفع نقص که باید طی دو روز ارسال شود خواهان ۱۰ روز مهلت برای رفع نقص دارد در صورت عدم مراجعه یک فرم توسط دفتر روی آن گذاشته و قرار رد دادخواست صادر میکند
قرار رفع نقصِ منجر به قرار رد دادخواست به خواهان ارسال و ابلاغ میشود و او ظرف ده روز میتواند به آن اعتراض کرده تا مورد بررسی و تجدیدنظر قرار بگیرد بعد از بررسی توسط قاضی چه مدیر دفتر را تأیید کند چه نظر او را رد کند در هر صورت رأی دادگاه قطعی است
ماده ۵۴ بسیار مهم است چرا که دادگاه ممیزیِ کار دفتر را انجام میدهد رأی دادگاه در وقت فوقالعاده انجام میشود
اگر خوانده مجهولالمکان باشد به موجب ماده ۷۳ آدم باید نشر آگهی صورت پذیرد از زمان نشر آگهی حداقل باید یک ماه تا زمان رسیدگی فاصله باشد
اگر خوانده شخص حقیقی باشد هویت او و اگر شخص حقوقی باشد نام و هویت شخص حقوقی ذکر میشود
اگر خوانده افرادی بیش از یک نفر باشند اسامی همه خواندگان باید ذکر شود
اگر خواندگان متعدد و غیر محصور باشند مثلاً اگر ادعایی برعلیه یک روستا و تمام اهالی آن صورت پذیرد یک بار باید نشر آگهی شود به همراه ابلاغ یک نسخه از دادخواست به شخص یا اشخاصی که خواهان آنها را معارض خود معرفی میکند ماده ۷۴
خوانده دعوا باید دو وصف داشته باشد
- بنابر قانون یا قرارداد مکلف به ایفای حقوق خواهان باشد
- علاوه بر آن باید توانایی ایفای آن قرارداد یا قانون را داشته باشد
اصطلاحات جهت، سبب، منشأ، علت اصولاً به یک مفهوم به کار میروند یعنی توجیهکننده طرح دعوا توسط خواهان
جهات یا اسباب 3 نوع هستند
- عمل حقوقی: عقد (معین و نامعین) و ایقاع
- وقایع حقوقی: در واقعه حقوقی اراده طرف نقشی در آن ندارد مثلاً تصویب یعنی به صورت قهری خسارت زدند که منجر به مسئولیت مدنی میشود
- احکام قانونی: یعنی نه عمل حقوقی و واقعه حقوقی مثلاً قانونگذار گفته اگر شریک حصه خود را بخواهد بفروشد شریک دیگر حق شفعه دارد
دو دسته اسباب داریم
اسباب موضوعی: یعنی مربوط به موضوعات دعوا است (همه موارد فوق موارد فوق)
اسباب حکمی: حکمی که در قانون مورد تصریح قرار گرفته است
تفاوت این دو: در مورد جهات حکمی الزامی برای ذکر آن توسط خواهان وجود ندارد خلاف جهات موضوعی مثلاً برای بیان و طرح دعوا نیازی نیز خواهان موارد قانونی یعنی اسباب حکمی را هم ذکر کنند
در دادخواست محل خاصی برای جهات ارائه نشده است لذا باید در قسمت شرح دعوا نوشته شود
خواهان باید هر دلیلی که دارد ابتداءاً بیاورد و حق اضافه کردن دبیر در اثنای کار نخواهد داشت مگر برای دفاع از پاسخ به ادعای خوانده یعنی در مقام دفاع از جواب، میتواند دلیل جدید اقامه کند این مطلب اقتضای اصل دادرسی تناظری میباشد زیرا خوانده با توجه به همین دادخواست خود را آماده دفاع میکند ماده ۹۶ و ۹۷
تعداد نسخ دادخواست
مطابق قانون دادخواست و پیوستهای آن به تعداد خوانده به علاوه یک نسخه باید باشد. علت آن این است که هم برای خواندهها ارسال شود و یک نسخه هم در پرونده نگهداری شود
تعیین بهای خواسته
خواهان مکلف است ارزش خواسته را مشخص نماید مگر در موارد زیر
- خواسته پول و مبلغ معینی است
- خواسته امر غیر مالی باشد مثل تمکین (چه غیر مالی ذاتی چه غیر مالی حکمی)
- قیمت خواسته معلوم نباشد در جایی که قیمت خواسته مشخص نیست در دادخواست یک مبلغ حداقلی ذکر میشود و برای تعیین مبلغ دقیق به کارشناس ارجاع داده میشود
آثار تقویم دادخواست
- تعیین هزینه دادرسی 502 و 503
- تجدیدنظر خواهی
- تعیین محدوده رسیدگی دادگاه
هزینه دادرسی در معنای عام شامل برگهای دادگاه و پیوستها و…. میشود اما در معنای خاص فقط شامل احکام و قرارها میباشد یعنی قراری که دادگاه صادر میکند، یک سری هزینهها برایش پیش بینی شده است
مستنداتی که برای هزینه دادرسی وجود دارد
- مواد ۵۰۲ و ۵۰۳ آدم
- بند ۱ ماده ۵۳ و ماده ۵۵ آدم
- ماده ۳ قانون نحوه وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین
- قانون بودجه سنواتی کل کشور که جدول شماره ۱۶ آن مربوط به هزینههای دادرسی است
- بخشنامهها (توسط رئیس قوه) یعنی بخشنامه تعرفه خدمات قضایی و بخشنامه یکنواخت سازی هزینههای دادرسی
در تعرفه خدمات قضایی هزینهها و دعاوی و شکایات برای همه مراجع آورده میشود اما در دعاوی غیرمالی ارجاع داده به بخشنامه یکنواخت سازی هزینههای دادرسی
برای دعاوی غیر مالی رقم تعیین شده است اما دعاوی مالی درصد بندی شده است
دادخواست علاوه بر تکالیفی که برای دادگاه ایجاد میکند برای طرفین هم میتوان ایجاد حقوق و تکالیف کند
برخی افراد از دادن هزینه دادرسی معاف هستند که در آیین دادرسی مدنی یک به آن اشاره شد مانند افراد تحت پوشش بهزیستی، کمیته امداد
اظهارنامه
سندی مشابه دادخواست است که کار کردن با دادخواست متفاوت است در ماده ۱۵۶ آدم اشخاص به وسیله اظهارنامه مطالبات خود را به صورت رسمی به طرف مقابل اعلام میکنند
مثلاً شخصی خودروی شما را امانت گرفته اما تحویل نمیدهد اگر به دادگاه بروید چون زمانی برای تحویل مشخص نشده است ابتدا باید زمان تحویل را مؤجل کنید مثلاً میگوید اگر تا پنج روز ماشین را برنگردانی با عنوان خیانت در امانت شکایت خواهم نمود
اظهارنامه فرم چاپی است که دو ستون دارد یک طرف برای اظهارکننده و یک طرف برای اظهار شونده که از طریق مراجع رسمی به طرف مقابل ابلاغ میشود
بعد از ابلاغ یا اظهارنامه جواب داده میشود و یا جواب داده نمیشود. اگر جواب داده نشد یک مؤید است برای پرونده حاضر، چون سکوت به معنای قبول ضمنی است. اظهارنامه اگر متضمن مطلبی حاوی اقرار علیه اظهار کننده باشد بعداً میتواند مورد استناد قرار گیرد چرا که یک سند رسمی محسوب میشود
بنابراین اظهارنامه مطالبه حق قبل از تقدیم دادخواست و اعلام رسمی اظهارات خود به طرف مقابل است
در برخی موارد ارسال اظهارنامه الزامی است
- ماده ۱۳ قانون موجر و مستأجر مصوب ۱۳۵۶ اظهارنامه تخلیه مورد مستاجره
- شخص در یک ملک شخص دیگری را به عنوان مستخدم به کار گرفته و قراردادی با او ندارد مثل نگهبان و سرایدار 171 آدم، برای ارائه دعوای رفع تصرف اظهارنامه لازم است
- در جایی که قرارداد داوری بین طرفین وجود دارد اگر به اختلاف برخوردیم باید داور مرضیالطرفین حل نماید برای دادخواست تعیین داور علیه طرفی که داور را معین نمیکند باید اظهارنامه داد
- در قانون تجارت در قسمت شرکتها
در جایی که میبایست اظهارنامه ارسال شود ولی نشده قرار عدم استماع دعوا صادر میشود چون که تشریفات رعایت نشده است
زمانی که دادخواست کامل شد تکالیفی برای دفتر و دادگاه نسبت به آن ایجاد میشود
- ثبت دادخواست
- دادن شماره سیستم
- درج تاریخ دادخواست (قانون برای ثبت دادخواست در بسیاری موارد زمان تعیین کرده است مثل قانون تجارت برای سند تجاری مثل برات که تا ۱۵ روز وقت در نظر گرفته شده است و دارای ضمانت اجرایی شدیدی است)
- ارسال به معاون ارجاع (تا او یکی از شعبهها کند)
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.