جزوه آیین دادرسی کیفری دکتر ملاکریمی در کنار سایر جزوات این نویسنده از منابع رایگان مفید حقوقی به شمار می رود. در این مطلب این جزوه در اختیار حقوق دان ها قرار گرفته است.
- ۰ نظر
- ۱۷ اسفند ۰۰ ، ۲۳:۲۴
جزوه آیین دادرسی کیفری دکتر ملاکریمی در کنار سایر جزوات این نویسنده از منابع رایگان مفید حقوقی به شمار می رود. در این مطلب این جزوه در اختیار حقوق دان ها قرار گرفته است.
روش کار در پروندههای قتل براساس نوع قتل و شخصِ قاتل متفاوت است؛ ولی آنچهکه در همهٔ پروندهها قتل لازم است، حضور بازپرس و نوشتن صورتجلسه است که بسیار در کشف موضوع اهمیت دارد. برای اینکه رأی قصاصی در دیوان مورد تأیید قرار گیرد، روشن شدن سه نکته در پرونده دارای اهمیت است: 1) احراز وقوع قتل (فوت): این امر با کشف جسد یا بقایای جسد صورت میگیرد. اگر جسد یا بقایای آن کشف نشود، نمیتوان ادعا کرد شخص فوت کرده یا به قتل رسیده است، حتی اگر شخصی اقرار بر قتل شخص مفقودی نماید. 2) تعیین علت تامه مرگ توسط کارشناس (پزشکی قانونی): علت تامه مرگ باید با کالبدگشایی مشخص گردد؛ زیرا هیچ متخصص پزشکی قانونی نمیتواند بدون کالبدگشایی علت تامه مرگ را مشخص کند. اگر علت تامه مرگ در پرونده قتل مفقود باشد، دیوان تأیید نمیکند؛ زیرا ممکن است مرگ طبیعی افراد با رفتار کشنده متهم تقارن داشته باشد. 3) انتساب و ایجاد رابطهٔ علیت بین عمل مباشر یا مباشرین قتل با علت تامه مرگ: تحقیقات، بازجویی و اخذ اقرار از متهم باید به نحوی باشد که رابطهٔ علیت بین عمل مباشر یا مباشرین قتل با علت تامه مرگ محقق گردد. اگر به طور مثال چند نفر در قتل دیگری شرکت داشتند و پزشکی قانونی علت تامه مرگ را بریدگی رگ کاروتید گردن اعلام نمود، تحقیقات، بازجویی و اخذ اقرار از متهم باید به گونهای باشد که عامل ضربه به رگ کاروتید گردن مشخص گردد.
الف) اعلام تلفنی توسط ضابطین یا افراد موثق: شماره
مقررات جزای عمومی و جزای اختصاصی با تصویب قانون کاهش مجازات حبس تعزیری دچار تغییرات زیادی شده است که اطلاع ازاین تغییرات ضروری به نظر میرسد. جزوات متعددی در این زمینه نوشته شده است. جزوه پیش رو نیز به بررسی قانون کاهش مجازات حبس تعزیری پرداخته است
این جزوه حاصل جمع آوری نکات از کتاب ها و جزوات مختلف در موضوعات حقوق جزای عمومی است که توسط آقای سید ابوالفضل ایرانی تهیه و تنظیم شده است. نکته ای که باید مد نظر داشته باشید این است که مطالب مربوط به قبل از تصویب قانون کاهش مجازات حبس است.
تصویر بخشی از این فایل
دانلود فایل پی دی اف این مطلب در انتهای همین مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم
تلخیص آیین دادرسی کیفری بهصورت پرسش و پاسخ (صلاحیت)
1. تکلیف دادسرا در مواجهه با پرونده منافی عفت چنانچه پروندهای با عنوان منافی عفت در دادسرا مطرح شود، دادسرا باید پرونده را با قرار عدم صلاحیت به دادگاه صالح ارسال کند؛ حال اگر موضوع پرونده از جرائمی باشد که در صلاحیت دادگاه کیفری یک است، مثل جرم تجاوز به عنف، این سؤال مطرح میشود که دادسرا قرار عدم صلاحیت را به شایستگی دادگاه کیفری یک صادر کند یا به شایستگی دادگاه کیفری دو؟
اولین پاسخی که به ذهن میرسد این است: دادسرا حق ورود و بررسی پرونده را ندارد، بنابراین تشخیص اینکه جرم مربوط به عنف بوده یا نبوده توسط دادسرا ممکن نیست و حتی اگر دادسرا بر اساس ظواهر موجود تشخیص دهد جرم به عنف واقع شده است، این تشخیص اعتبار قانونی ندارد؛ ازاینرو دادسرا باید طبق اصل کلی صلاحیت دادگاه کیفری دو نسبت به همه جرائم، قرار عدم صلاحیت به شایستگی دادگاه کیفری دو صادر کند. این دادگاه درصورتیکه موضوع را در صلاحیت دادگاه کیفری یک تشخیص دهد قرار عدم صلاحیت به شایستگی دادگاه کیفری یک صادر میکند.
این پاسخ با اشکال شیوه انشای قرار عدم صلاحیت مواجه است. متن قرار عدم صلاحیت: «در خصوص شکایت یا گزارش مرجع انتظامی دایر بر تجاوز به عنف ... قرار عدم صلاحیت به شایستگی دادگاه کیفری دو صادر میگردد»، صدر و ذیل قرار دچار تهافت میشود؛ بنابراین برای جلوگیری از این اشکال ناچاریم قائل شویم که دادسرا قرار عدم صلاحیت را به شایستگی دادگاه کیفری یک صادر کند. حال پس از ارجاع پرونده به دادگاه کیفری یک، چنانچه این دادگاه در جلسه مقدماتی و پیش از صدور قرار رسیدگی تشخیص دهد موضوع در صلاحیت دادگاه کیفری دو است، قرار عدم صلاحیت به شایستگی دادگاه کیفری دو صادر میکند.
2. اگر رسیدگی به جرم منافی عفت با شکایت شاکی آغاز شود، ولی شاکی در روند دادرسی از شکایت خود صرفنظر کند، آیا باید پرونده را با قرار موقوفی تعقیب، مختومه نمود یا اینکه وجود شکایت، شرط شروع به رسیدگی است و در ادامه رسیدگی نیازی به بقای شکایت نیست؟
3. اگر جرائم درجه 7 و 8 همراه جرائم دیگر در پرونده باشند، آیا دادسرا صلاحیت انجام تحقیقات مقدماتی در همه این جرائم را خواهد داشت؟